Montag, 19. Juli 2010

بخش دوم: در جستجوی خرد

بخش دوم
در جستجوی خرد

خردگرائی در اروپا، اگرچه پیگیر بوده، ولی خالی از گسست نبوده است.
همواره دوره هائی بوده اند، که سعی بر آن شده، که اندیشه های خردگرا را سرکوب، بی اعتبار و تار ومار سازند.
علت اساسی این گرایشات، شرایط اجتماعی ـ تاریخی ئی بوده اند که در آنها روند بی پایان رهائی بشریت می بایستی سد و چرخ تاریخ به عقب برگردانده شود.
ما اکنون در شرایط ارتجاعی مشابهی بسر می بریم.
برای اینکه در این روزها بار دیگر مفهوم خرد قبض روح می شود.
در پلنوم «کن ونت فلسفه و تاریخ اندیشه در اروپا» که در سال 1998 در همکاری با یونسکو در لیسابن برگزار شد، ادواردو چیتاز و خوزه باراتا ـ مورا در سمپوزیومی راجع به «یونیورسالیسم و یونیورسالیته» به موضوع یاد شده اشاره کردند.
تیتر سخنرانی آنان عبارت بود از «کلیت و اجزای آن» و «خرد توسعه یابنده».
آندو بر آن بودند که هر نظریه ای که قصد تحول اوضاع حاکم را داشته باشد، باید «خود را موظف ببیند که بر مبنای یک کلیت قابل شناخت» حرکت کند.
کلیتی که «با یک عام مشخص به عنوان چارچوب فکری» در پیوند باشد.
«تحقیق در باره خرد مشخص باید بکمک مدل های مناسب، در چارچوب مدل های مناسب و در پرتو تحول تاریخی که خلق ها و فرهنگ ها در آن سهم مشخصی بعهده داشته اند و با توجه به پیوند آنان صورت گیرد»، به عبارت دیگر، خرد باید خردی توسعه یابنده باشد، که در مسیر تاریخی مشترک انسان ها شکوفا می شود.
منظور عبارت است از «ساختار فکری مشخص بشریت در مبارزه برای بهتر کردن شرایط زندگی مادی و پی ریزی آینده!»

بخش اول: خرد اندیشنده

بخش اول
خرد اندیشنده


مفهوم خرد، عنصر ذاتی فلسفه و علوم اروپائی از دوران یونان و روم باستان بوده است
آناکساگوراس بر آن بود که فقط یک خرد اندیشنده می تواند به درک منظمی از جهان نایل آید

بعد ارسطو به این نظر آناکساگوراس رسید
او اندیشیدن و خرد را در پیوندی لاینفک با یکدیگر می دید.
ارسطو می گفت
اندیشیدن شرف و آبروی خرد است
خرد باید بیندیشد
خرد نیندیشنده، خردی خفته و خواب آلود است

ارسطو انگیزه و جانمایه خرد فعال را فرمولبندی کرده، که از سوی فلسفه و علوم عصر جدید تقبل و تکمیل شده است
از این رو، تصادفی نیست که استنباط ارسطوئی خرد به استانداردی در رشد بعدی فلسفه و علوم بدل شده است
با کشف فرمول خرد اندیشنده، در یونان و روم باستان، موضوعات اساسی آتی فلسفه، علم و هنر تعیین می شوند که بعدها طرح، بحث و تکمیل می گردند
از آن جمله اند
تاریخ، زبان، آموزش، تفکرعام، فرهنگ مباحثه، شناخت، تئوری، عمل، آزادی، برابری، همبستگی، تحمل غیر، عزت و شرف انسانی، حقوق بشر، حقوق خلقها و استقلال

در عصر جدید بار دیگر، توسط توماس فون اکوین، خرد اندیشنده یونان و روم باستان به خدمت گرفته می شود و در دوران هومانیسم، رنسانس، جنبش روشنگری در اروپا، انقلاب فرانسه، فلسفه کلاسیک آلمان، ادبیات و بالاخره در هر تفکری که به عنوان تفکر تاریخی و دیالک تیکی وارد عرصه می شود، به شکوفائی خود می رسد

Sonntag, 18. Juli 2010

ایراسیونالیسم مدرن و دفاع از خرد

مانفرد بور
ترجمه شین میم شین
پیشگفتار


چرا باید علیرغم مسائل بیشماری از قبیل امپریالیسم، جنگ، گرسنگی، فلاکت و ذلت موجود در جهان، ایراسیونالیسم (خردستیزی) را مورد بحث و بررسی قرار دهیم؟
این آیا نوعی غفلت از مسائل عمده و اساسی نیست
نه، ابدا
درست بخاطر وجود مسائل و معضلات یاد شده، باید علیه ایراسیونالیسم (خردستیزی) لگام گسیخته وارد مبارزه شد و از حریم خرد بدفاع برخاست
زیرا هرکس که این جهان را به عنوان بهترین جهان ممکن تلقی نمی کند، نه تنها باید به ادراک آن، بلکه به شناخت آن همت گمارد
او باید اشیاء نهفته در پشت اشیاء را دریابد و پیوند میان آنها را کشف کند و به هر وسیله ممکن از شناخت و روشنگری، به مبارزه علیه هرکس که مانع این امر شود، برخیزد
برای این کار وسائل و راه های متعددی وجود دارد
راههائی از غارهای بادگیر تئوری و فلسفه، راه هائی از شکست ها و ناکامی های روزمره، از سخنرانی های سیاسی، از ترانه ها، از عکس ها و گزارش های رادیوئی و تلویزیونی

جبهه اصلی مبارزه طبقاتی ایدئولوژیکی از همه میدان های سیاسی می گذرد
ایراسیونالیسم (خردستیزی) برای بورژوازی در مواضع دفاعی ـ تاریخی نبرد علیه سوسیالیسم تا سال های 60 میلادی، نقش مرکزی به عهده داشت و امروز بعد از شکست بزرگ سوسیالیسم؟

امروز ما شاهد تجدید قوا و آرایش همه جانبه عوامل فکری ایراسیونالیسم (خردستیزی) هستیم که در کلیه فرم های فوندامنتالیسم (از بوش تا بن لادن) خودنمائی و در کلیه لحظه ها نقش چشمگیری بازی می کنند
تندیس جاهلان را به نیت پرستش و تقدیس، مومیائی کرده اند
موضوع یک پنجم کلیه کتاب های اخیرا منتشر شده در آلمان فدرال مربوط به مسائل ایزوتریک است
شفاگران روحی در آلمان فدرال به دفاع از «رفرم سلامتی» برخاسته اند و سیاست پیشگان در سراسر زمین به اشاعه پر تب و تاب خرافه ها و افسانه های نئولیبرالی مشغولند
از بی جانشین و ناگزیر بودن گلوبالیزاسیون مطلوب خود دم می زنند که اگر هم وحی منزلی از بارگاه تعالی نباشد، دست کم یک حکم ناگزیر طبیعی جلوه می کند، چیزی از قماش زلزله و رعد و برق و سیل و توفان و آتش فشان
سیاست هائی که برای دفاع از منافع مشخص، آگاهانه و بطور عمدی طرح و به مورد اجرا گذاشته می شوند و نتایج مخرب آنها از قبل معلوم است، به عنوان فاتالیسم و تقدیراقتصادی به خورد مردم داده می شوند
رسانه های گروهی، آشکارا به نبردی بی شرمانه علیه حقیقت برخاسته اند، با استراتژی ها و ساز و برگ از پیش آماده
با خالی کردن گلوله در مغزها توانائی سمتگیری و عمل دگرگونساز طبقه کارگر (و نه فقط او) را فلج و تار و مار می کنند
با تحریف مکارانه واقعیت به پرده پوشی حقیقت دست می زنند
در دستگاه های تخریب افکار عمومی، نه تنها اندام زنها را تغییر شکل می دهند، بلکه «انسانتصویرها» را مثله و مسخ و مخدوش می کنند
سخن کوتاه
بار دیگر ایراسیونالیسم (خردستیزی) به عنوان استراتژی حاکمیت علیه هر نوع پیشرفت وارد عمل شده است!
شانس خرد در انتقاد است
هدف ما مدد رساندن به خرد و پیروزی درخشان آن است که خود از مدد رساندن به خردگرایان، با ارائه استدلال ها، شناخت ها و ابزار کار ایدئولوژیکی آغاز می شود

دیالک تیک گسست و پیوست

دیالک تیک گسست و پیوست
میم حجری

مردی ز راه ماند
مردی به راه خواند

این است، سرگذشت سرودی که بی گسست
چون نغمه خجسته درناها
برآسمان غمزده شهر ما گذشت